Three members of the Silk Road to Peace team arrived in Konya (1), which was located along the Silk Road (2,3), just in time for a special Sufi Dervish Dancing performance called Mevlevi Sema (4) at the Mevlânâ Cultural Centre (5, 6). "Konya became a peaceful, comfortable and a tolerant city due to Mevlâna philosophy" (1).

Konya is all about Rumi (known as Mevlâna Jelaleddin Rûmî in Persia, 7, 8, or Mevlâna in Turkey, see 2 artistic works), the famous philosopher, poet, jurist, teacher and ecumentalist, who was born in the Persian village of Wakhs (now in Tajikistan), in 1207. He and his literary legacy have influenced much of the world (7). Wikipedia (7) states:

"Rumi ... was a 13th-century Persian poet, jurist, theologian, and Sufi mystic. IraniansTurksAfghansTajiks, and other Central Asian Muslims as well as the Muslims of South Asia have greatly appreciated his spiritual legacy in the past seven centuries. Rumi's importance is considered to transcend national and ethnic borders. His poems have been widely translated into many of the world's languages and transposed into various formats. In 2007, he was described as the most popular poet in America.

He lived most of his life under the Persianate Seljuq Sultanate of Rum, where he produced his works and died in 1273 AD. He was buried in Konya and his shrine became a place of pilgrimage.

His doctrine advocates unlimited tolerance, positive reasoning, goodness, charity and awareness through love. To him and to his disciples all religions are more or less truth. Looking with the same eye on Muslim, Jew and Christian alike, his peaceful and tolerant teaching has appealed to people of all sects and creeds."

The Dervish Brothers Center (9) is a great place to stay. It is in the old part of town, very close to all public amenities, with friendly service and decor in the Rumi tradition and spirit.

قونیه: سماعِ شنبه شب

سه عضو گروه  راه ابریشم تا آشتی به قونیه (۱) رسیدند، شهری واقع در مسیر راه ابریشم (۲-۳)، و چه به‌هنگام هم رسیدند: هنگام اجرای برنامه‌ی رقصِ صوفیانه‌ی درویشان، که سماع مولانا (۴) نامیده می‌شود، درمرکز فرهنگی مولانا (۵-۶). قونیه، به لطفِ فلسفه‌ی مولانا، شهری گشته است آرامش‌بخش و آرام، شهری اهل مدارا (۱).

قونیه همه‌چیزش مولاناست، فیلسوف و شاعر و معلم، فقه‌دان، و نیز اکومنتالیست* ( قائل به نزدیکی دین‌ها به یکدیگر و نیز نزدیکی انسان به طبیعت) که در ۱۲۰۷ میلادی در بلخ در ایران آن روزها (و در افغانستان امروزی) یا در روستای وَخش (در تاجیکستان امروز) به دنیا آمد. او و میراث ادبی‌اش بخش اعظمی از جهان را تحت تأثر خود قرار داده است (۷). ویکی‌پدیا (۷) می‌نویسد:

«رومی... شاعر، فقیه، عالم الاهیات و صوفی پارسی. ایرانیان، ترک‌ها، افغان‌ها، تاجیک‌ها، و دیگر مسلمانان آسیای مرکزی و نیز مسلمانان جنوب آسیا (شامل هندوستان، مالدیو، بوتان، بنگلادش، نپال، پاکستان و سری‌لانکا) میراث معنوی او را طی هفت قرن اخیر، عمیقاً پاس می‌دارند. اهمیت اصلی رومی را در گذرش از مرزهای ملی و اخلاقی می‌دانند. شعرهایش به طور گسترده به بسیاری از زبان‌های دنیا ترجمه شده و در شکل‌های گوناگون منتقل شده است. در سال ۲۰۰۷ او را محبوب‌ترین شاعر در آمریکا معرفی کردند.

او بیشتر دوران زندگی‌اش را در دوران سلجوقیان گذراند و آثارش را هم در همین دوران سرود و در ۱۲۷۳ میلادی درگذشت. او در قونیه دفن شده و مقبره‌اش تبدیل به مکانی زیارتی ـ سیاحتی شده است.

فلسفه‌ی اصلی رومی شامل تساهل و مدارای بی‌نهایت، اندیشه و استدلال مثبت و سازنده، نیکی، احسان و عشق‌آگاهی است. از نظر او و مریدانش، همه‌ی ادیان کمابیش حاوی حقیقت‌اند. نگاه یکسان او به مسلمانان، یهودیان و مسیحیان، و نیز آموزه‌های صلح‌آمیز و روادارانه‌اش، مردم را از هر آیین و فرقه‌ای جذب خود کرده است.»

مرکز برادران درویش (۹) اقامتگاهی عالی‌ست واقع در بافت قدیم قونیه و بسیار نزدیک به همه‌ی امکانات رفاهی عمومی، با پذیرایی صمیمانه، تزئینات داخلی و دکوراسیونی مطابق با روحیه و سنّتِ مولانا.

* ظاهراً ترکیبِ تلفیقیِ برساخته‌ی نویسنده از دو ترکیبِ Ecumenist به معنای هوادارِ نزدیکیِ دین‌ها و Ecomentalist به معنای آنکه حساسیت وسواس‌گونه‌ای به محافظت از محیط زیست دارد.

به فارسیِ پژمان طهرانیان


References:

1) Konya

2) Silk Road Cities

3) Konya, Silk Road News

4) The Mevlevi Sema (Whirling Rite)

5) Mevlâna Culture Centre

6) Mevlana Kültür Merkezi

7) Rumi (credit for the last two photos)

8) Mevlâna Jelaleddin Rûmî

9) Dervish Brothers Center

800x600

 

قونیه: سماعِ شنبه شب

سه عضو گروه «جاده‌ی ابریشم تا آشتی» به قونیه (1) رسیدند، شهری واقع در مسیر جاده‌ی ابریشم (2 و 3)، و چه به‌هنگام هم رسیدند: هنگام اجرای برنامه‌ی رقصِ صوفیانه‌ی درویشان، که  «سماع مولانا» (4)  نامیده می‌شود، در «مرکز فرهنگی مولانا» (5 و 6). «قونیه، به لطفِ فلسفه‌ی مولانا، شهری گشته است آرامش‌بخش و آرام، شهری اهل مدارا» (1).

قونیه همه‌چیزش مولاناست، فیلسوف و شاعر و معلم، فقه‌دان، و نیز «اکومنتالیست» ( قائل به نزدیکی دین‌ها به یکدیگر و نیز نزدیکی انسان به طبیعت)[1]  که در 1207 میلادی در بلخ در ایران آن روزها (و در افغانستان امروزی) یا در روستای وَخش (در تاجیکستان امروز) به دنیا آمد. او و میراث ادبی‌اش بخش اعظمی از جهان را تحت تأثر خود قرار داده است (7). ویکی‌پدیا (7) می‌نویسد:

«رومی... شاعر، فقیه، عالم الاهیات و صوفی پارسی. ایرانیان، ترک‌ها، افغان‌ها، تاجیک‌ها، و دیگر مسلمانان آسیای مرکزی و نیز مسلمانان جنوب آسیا (شامل هندوستان، مالدیو، بوتان، بنگلادش، نپال، پاکستان و سری‌لانکا) میراث معنوی او را طی هفت قرن اخیر، عمیقاً پاس می‌دارند. اهمیت اصلی رومی را در گذرش از مرزهای ملی و اخلاقی می‌دانند. شعرهایش به طور گسترده به بسیاری از زبان‌های دنیا ترجمه شده و در شکل‌های گوناگون منتقل شده است. در سال 2007 او را محبوب‌ترین شاعر در آمریکا معرفی کردند.

او بیشتر دوران زندگی‌اش را در دوران سلجوقیان گذراند و آثارش را هم در همین دوران سرود و در 1273 میلادی درگذشت. او در قونیه دفن شده و مقبره‌اش تبدیل به مکانی زیارتی ـ سیاحتی شده است.

فلسفه‌ی اصلی رومی شامل تساهل و مدارای بی‌نهایت، اندیشه و استدلال مثبت و سازنده، نیکی، احسان و عشق‌آگاهی است. از نظر او و مریدانش، همه‌ی ادیان کمابیش حاوی حقیقت‌اند. نگاه یکسان او به مسلمانان، یهودیان و مسیحیان، و نیز آموزه‌های صلح‌آمیز و روادارانه‌اش، مردم را از هر آیین و فرقه‌ای جذب خود کرده است.»

«مرکز برادران درویش» (9) اقامتگاهی عالی‌ست واقع در بافت قدیم قونیه و بسیار نزدیک به همه‌ی امکانات رفاهی عمومی، با پذیرایی صمیمانه، تزئینات داخلی و دکوراسیونی مطابق با روحیه و سنّتِ مولانا.


[1]. Ecumentalist: ظاهراً ترکیبِ تلفیقیِ برساخته‌ی نویسنده از دو ترکیبِ

Ecumenist

به معنای هوادارِ نزدیکیِ دین‌ها

و

Ecomentalist

به معنای آنکه حساسیت وسواس‌گونه‌ای به محافظت از محیط زیست دارد

 

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
Write comment (0 Comments)

There are about 28 hans in the shop district of Istanbul, "... arguably the most illustrious of the Silk Road’s western termini" (1). They were the historical source of commerce in the city. All roads lead to and from these hans. Initially in the country, they are now hard to distinguish from adjacent buildings. Development has hidden most of them. So we tried to unravel their identity and character, if found, share it with anyone interested in the Silk Road.

Verzi Han:

This 2 story han is much larger than Varakçı han described previously, but not as well utilized or maintained. Its potential far exceeds its current use as commercial workshops.

The single high gate, with insignia plaques above, and worn down granite threshold below, and cobble stone ramp (see photo) leads to a large courtyard that clearly shows that it was designed to accommodate camels and a lot of trading.

The courtyard is now used as a parking lot for fancy cars. The central well for camels, is now surmounted by a restaurant to feed its patron.

One section of the han has disappeared, replaced by a modern incongruous addition, with more under construction (see photo).

The wide portico upstairs is wide enough to allow for the display or storage of trading goods. It is now largely unused, except for an occasional metal working shop (see photo).

This historic building is in poor state of repair as the photos show. However, significant reinforcing has been installed around columns, under arches and on some walls.

Rooftop cupolas can be seen, typical of Middle Eastern attempts to keep the indoor spaces cooler.

Zincirli Han:

This han, built in the late 16th century, can be found as a lost side alley in the Grand Bazaar. It is a pleasant and colourful juxtaposition with Verzi han. It is small and tight, its delightful courtyard, well accoutred with key ingredients of an oasis, - song birds, a healthy (chestnut) tree, well (former fountain), daylight and rain from above, a glorious refuge from the throngs of people and shops in the Grand Bazaar. Although so pleasant, it too suffers from poor neglect, as can be seen from the details in the photos. One of the surprising wonderful little details, wervere the rain scuppers and chain.

Conclusions: the Grand Bazaar is great treasure in which caravanserai can be found. They acted as the source of economic success for hundreds of years. Although they are still used for shops and trade, they could optimized for other uses such as field offices for universities, learning, resource, research, courts, and as hostels and centres for appropriate technology. Not much information is available, at least not in English, on these noble structures. Therefore there are 4 recommendations to be undertaken:

1) a proper survey and inventory of all hans in the Grand Bazaar with "As Built" drawings, dates and key information

2) moratorium on further alterations

3) architectural guidelines and controls on their use

4) coordinated maintenance program to prevent further deterioration

استانبول: دو کاروانسرای دیگر در بازار بزرگ

حدوداً ۲۸ کاروانسرا در محدوده‌ی دادوستد استانبول وجود دارند که «... مسلّماً مشهورترین‌ مکان‌ها در ایستگاه پایانی راه ابریشم‌ در مغرب‌زمین‌اند» (۱). آنها در طول تاریخ سرچشمه‌های تجارت در شهر بوده‌اند. همه‌ی راه‌ها از این کاروانسراها آغاز و به آنها ختم می‌شده است. در حال حاضر و در وهله‌ی اول، تشخیص این کاروانسراها از بناهای مجاورشان در منطقه دشوار است. پیشرفت و توسعه‌ی شهری بسیاری از آنها را از دید پنهان کرده است. بنابراین تلاش ما بر آن بوده تا، در صورتِ یافتنِ آنها، هویت و ویژگی‌های‌شان را آشکار سازیم و با هرآن‌کس که علاقه‌مندِ راه ابریشم است در میان بگذاریم.

کاروانسرای وِرزی

این کاروانسرای دوطبقه بسیار بزرگ‌تر از کاروانسرای واراقچی است که پیش‌تر توصیفش کردیم، اما نه به آن اندازه مورد استفاده قرار گرفته و نه مورد مراقبت. ظرفیت‌های این کاروانسرا بسیار فراتر است از کاربری امروزی‌اش که منحصر به برگزاری کارگاه‌های آموزش تجارت و بازرگانی است.

تنها دروازه‌ی این کاروانسرا دروازه‌ی بلندی‌ست با لوح‌هایی حاوی نشان‌هایی بر بالایش و درگاهی درب‌و‌داغانی پایین‌تر از آن، و نیز رَمپ/شیب‌راهه‌ای فرش‌شده از قلوه‌سنگ (که در عکس پیداست) که به حیاطی بزرگ می‌رسد، محوطه‌ای که پیداست به منظور جا دادن شترها و انجام دادوستدهای بسیار طراحی شده است. 

حیاط حالا کاربری پارکینگی را پیدا کرده که اتومبیل‌های لوکس در آن پارک می‌کنند، و گودال مرکزی آن هم که برای جادادن شترها تعبیه شده بوده است، حالا به تصرفِ رستورانی درآمده که از مشتریانش پذیرایی می‌کند.

یکی از بخش‌های کاروانسرا از میان رفته، سازه‌ای امروزی و ناهماهنگ با آن جایش را گرفته است و افزوده‌های دیگری هم در حال ساخت هستند (که در عکس‌ها پیداست).

رواق/ ایوان ورودیِ طبقه‌ی بالا پهنای کافی برای عرضه یا انبار کردن کالاهای تجاری را دارد. اما در حال حاضر، بخش عمده‌ی آن بلااستفاده مانده، مگر آن قسمتی که در عکس پیداست و هرازگاهی به عنوان کارگاه فلزکاری از آن استفاده می‌شود.

بنای تاریخیِ مهمّ کاروانسرا، چنان که در عکس‌ها هم پیداست، تعمیر مناسبی نشده است. با این حال، اطراف ستون‌ها، زیر طاق‌ها و بالای برخی دیوارها آرماتورهای قابل توجهی برای تقویت استحکام بنا تعبیه شده‌اند.

سقف‌های گنبدی هم در اینجا مشاهده می‌شود، که نمونه‌ای آشنا از تلاش‌های خاورمیانه‌ای‌هاست برای خنک‌تر کردن هوای داخل بناها.

کاروانسرای زنجیرلی

این کاروانسرا را، که در اواخر قرن ۱۶ میلادی ساخته شده است، می‌توان در جایی پیدا کرد که حالا یکی از کوی‌ها/گذرگاه‌های جنبی بازار بزرگ شده است: همسایه‌ی خوشایند و خوش‌آب‌ورنگِ کاروانسرای ورزی. کوچک و باریک، با حیاط باصفایش که همه‌ی آنچه را یک بهشت زمینی باید در خود داشته باشد دارد: پرندگان خوش‌آواز، یک درختِ سرسبز (شاه‌بلوط )، گودالی که پیش‌تر چشمه بوده، و بر فرازش تابش آفتاب و بارش باران ـــــــ پناهگاهی دلپذیر از انبوه آدم‌ها و مغازه‌های بازار بزرگ. و زنجیرلی، با اینکه این‌همه صفا دارد، از بی‌توجهی مفرط عزادار است، چنان که در جزئیاتِ عکس‌ها هم می‌بینید. یکی از زیباترین و شگفت‌انگیزترین جزئیاتش ناودان‌هایش بود و زنجیرهایش. 

نتیجه آنکه بازار بزرگ استانبول گنجینه‌ای عظیم است که کاروانسراهایی در آن یافت می‌شوند، کاروانسراهایی که در طول صدها سال به عنوانِ منشأ موفقیت‌های اقتصادی عمل کرده‌اند. این مکان‌ها گرچه کماکان کاربرد دادوستد دارند، می‌توانند برای کاربری‌هایی دیگر هم بهینه‌سازی شوند، مانند دفاتری برای تحقیقات میدانی دانشگاه‌ها، مراکز آموزشی و تحقیقاتی و دادگاه‌ها، یا به عنوان مهمانسراها و مراکز فن‌آوری. در این بناهای باشکوه چندان اطلاعاتی ــــ دست کم به انگلیسی ــــ برای بازدیدکنندگان ارائه نشده است. 

بر این اساس، چهار پیشنهاد ارائه می‌شود:

۱) انجام تحقیقات و مطالعات لازم درباره‌ی کاروانسراها و صورت‌برداری از همه‌ی کاروانسراهای موجود در بازار بزرگ، همراه با طرح‌هایی از بناها ـــ چنان که ساخته شده‌اند و چنان که در حال حاضر هستند ـــ و دوره‌ی تاریخیِ آنها و نیز سایر اطلاعات مهم درباره‌شان؛

۲) توقفِ موقتِ ایجاد تغییرات بیشتر در آنها؛ 

۳) تنظیم دستورالعمل‌ها و نظارت معمارانه بر استفاده از آنها؛

۴) طراحی و اجرای برنامه‌های هماهنگ برای حفظ و نگهداری از این بناها و جلوگیری از وخیم‌تر شدن وضعیتشان.

به فارسیِ پژمان طهرانیان



References:

1) Turkey | Istanbul | Silk Road

Write comment (0 Comments)

Yesterday, we studied the above places and found key caravanserai which gave birth to the Grand Bazzar of Istanbul, and made it prosper from 1461 to the present.

The Blue Mosque (Sultan Ahmed Mosque) (1), was completed in 1616, across from the Hagia Sophia. A large and beautiful park with a nice fountain separating both, as the call for prayer echoes overhead from minarets of both buildings in turn. Its dome is 43 m high, 24 m in diameter and the greatest length is 72 m. It has 6 minarets, the largest number allowed.

The Grand Bazaar (Kapalıçarşı) (2-4) is an eclectic collection of ~3,000 shops of every description, started in 1455 and completed after 1730, as it expanded from its original Byzantine Cevâhir Bedestan han (caravanserai), as represented by its Comnenian Eagle above its eastern gate (see photos at entrance). The etymology of Bedestan (Gems Bedesten) is an alteration of the Persian word bezestan (bedesten), derived from bez ("cloth"), and means "bazaar of the cloth sellers".

"Around 1638 Turkish traveler Evliya Çelebi gave us the most important historical description of the Bazaar and of its customs. The number of shops amounted to 3,000, plus 300 located in the surrounding Hans, large Caravanserais with two or three storeys round a porticoed inner courtyard, where goods could be stored and merchants could be lodged." (2)

In the 1890 it had 4,400 shops, 24 hans, 18 gates on 61 streets over 30 ha land. Now it attracts between 250,00 to 400,000 visitors/day (2).

Historical photos of the Bazaar from 1856 and 1976 show several of the major hans, and other historical drawings (4).

The 3 han we discovered by accident are named above and shown in the photographs. We were hunting for  4 of the 28 main hans: Astarcı (3), İç Cebeci, Kızlarağası and Zincirli. Varakçı Han is the most photogenic with its outside facade and interior courtyard. Cevâhir Bedestan is now only a 2 or 3 story high interior space, filled with a maze of shops. Its outside walls are totally enclosed and lost to history in the myriad of adjacent appendages of the Grand Bazaar of Istanbul.

Conclusion: Caravanserai of Istanbul gave birth to the Grand bazaar, its major economic hub and drove its engine of expansion and growth and prosperity for the benefit of thousands of merchants and local inhabitants, for several hundred years.

استانبول: مسجد آبی، بازار بزرگ، و سه کاروانسرا (واراقچی، چوخاچی و بدستان). ا

دیروز از مکان‌های بالا به‌دقت بازدید کردیم و کاروانسرای اصلی را یافتیم، کاروانسرایی که بازار بزرگ استانبول در سال ۱۴۶۱ از دل آن زاده شده و از آن پس رونق گرفته است. 

بنای مسجد آبی (مسجد سلطان احمد) (۱) که روبه‌روی ایاصوفیه قرار دارد،  در سال ۱۶۱۶ تکمیل شد. بوستانی بزرگ و زیبا با فواره‌ای چشم‌نواز این دو بنا را از یکدیگر جدا می‌کند و بانگ اذان به نوبت از مناره‌های هردو به گوش می‌رسد. گنبد مسجد آبی ۴۳ متر ارتفاع دارد و ۲۴ متر قطر و طول آن در درازترین قسمتش ۷۲ متر است. این مسجد ۶ مناره دارد که حداکثر تعداد مجاز است.

بازار بزرگ (کاپالی چارشی) (۲-۴) مجموعه‌ای است از حدود ۳۰۰۰ مغازه‌ی گوناگون. این بازار در سال ۱۴۵۵ افتتاح شد اما پس از ۱۷۳۰ بود که تکمیل شد، به این صورت که از سمت قسمتی که در اصل کاروانسرای جواهر بدستان  بود توسعه پیدا کرد، چنان که در سردر ورودی شرقی آن با عقابی متعلق به دوره‌ی کومننوس‌ها در آن بالا نشان داده شده است و در عکس سردر ورودی شرقی بازار هم پیداست. ریشه‌ی بدستان هم تغییرشکل‌یافته‌ی کلمه‌ی فارسی بزستان است که از بز به معنای پارچه گرفته شده است و معنایش بازار پارچه‌فروشان است. 

«حوالی ۱۶۳۸، اولیا چِلِبی ـــ  سیّاحِ ترک ــــ مهم‌ترین توصیف تاریخ‌شناسانه را از بازار (استانبول) و سنّت‌هایش به ما هدیه کرد: تعداد مغازه‌ها بالغ بر ۳۰۰۰، به‌علاوه‌ی ۳۰۰ مغازه واقع در کاروانسرای بزرگِ  دو یا سه اشکوبه‌ای در مجاورت آن گرداگردِ یک حیاط مرکزیِ رواق‌دار، که می‌توانند اجناس را در آن انبار کنند و بازرگانان را اتراق دهند (۲).»

در دهه‌ی ۱۸۹۰، بازار ۴۴۰۰ مغازه داشت ، ۲۴ کاروانسرا، ۱۸ ورودی از ۶۱ خیابان/گذرگاه  در زمینی که بیش از ۳۰ هکتار بود. بازار بزرگ در حال حاضر روزانه بین ۲۵۰۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰۰ بازدیدکننده دارد (۲)

عکس‌های تاریخی از بازار طی سال‌های ۱۸۵۶ تا ۱۹۷۶ تعداد بیشماری کاروانسرای بزرگ و دیگر طرح‌ها و نقاشی‌های تاریخی را نشان می‌دهد (۴).

سه کاروانسرایی که ما تصادفاً پیدا کردیم نامشان در بالا آمده و عکس‌هاشان هم در پایین هست. ما در جستجوی ۴ کاروانسرا از مجموعه ۲۸ کاروانسرای اصلی استانبول بودیم: آستارچی (۳)، ایچ جبجی، قیزلار آغاسی، و زنجیرلی. کاروانسرای واراقچی ایده‌آل‌ترینِ آنها برای عکاسی بود، با آن نمای بیرونی‌‌ و حیاط داخلی‌اش. از جواهر بدستان هم حالا تنها یک فضای داخلیِ دو یا سه طبقه باقی مانده که پر است از هزارتویی از مغازه‌ها. دیوارهای بیرونی‌اش کاملاً محصور شده‌اند و جای خود را در تاریخ واگذار کرده‌اند به صدها افزوده به بازار بزرگ استانبول در همسایگیِ خود.

نتیجه آنکه کاروانسراهای استانبول از دل خود بازار بزرگ شهر را زاده‌اند که قطب اصلی اقتصاد استانبول است، و در طی صدها سال، قدرت توسعه‌دهی‌ و رونق‌بخشی‌شان را در مسیر منافع هزاران بازرگان و ساکن بومی شهر به کار گرفته‌اند.

به فارسیِ پژمان طهرانیان


References:

1) Sultan Ahmed Mosque

2) Grand Bazaar

3) List of Street, Hans and Gates in the Grand Bazaar, Istanbul

4) The Covered feast, Drawing in the Grand Bazaar


Write comment (0 Comments)

Yesterday a few members of the Silk Road to Peace team studied 2 amazing structures in Istanbul, a monumental and world-famous architecture (a church) and underground civic engineering works (a cistern).

The first structure was the Hagia Sophia, the first huge church of the Western world, built in 532 by the Roman Emperor Justinian. The single most often-heard English word amongst the average 10,000-15,000 visitors during the 7 hour examination, was "huge", referring to a dome of 63 m height, or 33 m  diameter or, a  76 m  clear span, an amazing feat of engineering for its time, enclosing a space to hold vast number of people at big public events such as coronations (1). The Christian mosaics, covered by thick stucco and art when converted into a mosque in 1453, are being recovered (see details). It has been a museum since 1934. It has survived riots, fires, earthquakes and 2 previous churches on the same site.

The second structure was the nearby Basilica Cistern (2), also known as the sunken palace, built in 532 by Roman Emperor Justinian. It is one of many cisterns under Istanbul. "This cathedral-size cistern is an underground chamber approximately 138 metres by 64.6 metres- about 9,800 square metres (105,000 sq ft) in area - capable of holding 80,000 cubic metres of water" One of the amazing aspects of this subterranean structure which now sits in only a shallow pool of water, are its unique architectural features that no one would ever see, such as Ionic and Corinthian capitals on top of recycled marble columns, big Medusa heads at the bottom of 2 columns and a column with artistic reliefs of tears and eyes. Water was piped in from a forest 19 km away be Roman aqueducts.

Conclusion: Istanbul became the solid western end of the overland Silk Road in ~535 when the Roman empire funded major civic infrastructure and religious works, such as these 2 structures. Cisterns are sustainable water conservation methods of rainwater harvesting, as seen yesterday for an entire city.

Costs: yesterday: $39/day/person

استانبول: نمونه‌هایی مثال‌زدنی از معماری و مهندسی راه ابریشم

دیروز، چند عضو گروه راه ابریشم تا آشتی از دو گونه بنای شگفت‌انگیز در استانبول به دقت بازدید کردند: یک بنای ماندگار معماری با شهرتی جهانی، یک کلیسا و آثاری از مهندسی شهری ـ زیرزمینی، یک آب‌انبار.

اولین بنا ایاصوفیه بود، اولین کلیسای عظیمِ مغرب‌زمین که در سال ۵۳۲ میلادی توسط امپراطور روم، کنستانتین، ساخته شد. در طول هفت ساعتی که آنجا سرگرم بازدید و بررسی بودیم، پربسامدترین کلمه‌ی انگلیسی که از دهانِ ـــ به طور متوسط ـــ ۱۰ تا ۱۵ هزار بازدیدکننده خارج شد کلمه‌ی عظیم بود که اشاره داشت به گنبدی که ۶۳ متر ارتفاعش بود و ۳۳ متر قطرش، و ۷۶ متر پهنای مفیدش، که به نسبتِ زمانِ خود یک شاهکار باشکوه مهندسی محسوب می‌شود، با ایجاد فضایی سرپوشیده برای دربرگرفتن جمعیتی عظیم برای شرکت در مراسم گروهی بزرگی مانند تاج‌گذاری (۱). کاشی‌های عصر مسیحیت، که با تبدیل بنا به مسجد در سال ۱۴۵۳ با گچ‌بری‌های ضخیم و دیگر ظریف‌کاری‌های هنرمندانه پوشانده شده بودند، حالا دوباره دارند ترمیم و بازیابی می‌شوند (می‌توانید جزئیات را در عکس ببینید). ایاصوفیه از سال ۱۹۳۴ تبدیل به موزه شده است. این بنا آشوب‌ها، آتش‌سوزی‌ها، زمین‌لرزه‌ها و نیز احداث دو کلیسای پیشین در همان محوطه را به سلامت از سر گذرانده است.

بنای دوم آب‌انبارِ باسیلیکا(۲) بود در همان نزدیکی، که آن را به نام قصر غرق‌شده هم می‌شناسند. این آب‌انبار را امپراطور روم، کنستانتین، در سال ۵۳۲ میلادی ساخت. باسیلیکا یکی از بسیار آب‌انبارها در زیرِ استانبول است. «این آب‌انبار، که به بزرگیِ یک کلیسای جامع است، تالاری زیرزمینی‌ست حدوداً به ابعاد ۱۳۸ متر در ۶۴.۶ متر با مساحتی حدود ۹۸۰۰ متر مربع، که می‌تواند ۸۰۰۰۰ متر مکعب آب را درون خود جای دهد.» یکی از جنبه‌های شگفت‌آور این بنای زیرزمینی، که حالا تنها حوضچه‌ای کم‌آب را در خود جای داده است، ویژگی‌های معماریِ منحصربه‌فردش است که شاید به چشم هیچ‌کس نیامده باشد، مانند سرستون‌های یونانی و کورنتیِ بالای ستون‌های مرمرینِ بازیابی‌شده، سرهای بزرگِ الهه مِدوسا در زیر دو تا از ستون‌ها، و ستونی دیگر که نقش‌برجسته‌هایی هنرمندانه‌ حاوی چشم‌ها و اشک‌ها را بر خود دارد. آب را آب‌بَرهای رومی از جنگلی در ۱۹ کیلومتریِ آنجا به درون آب‌انبار هدایت می‌کرده‌اند.

حوالی سال ۵۳۵، هنگامی که امپراطوری روم زیرساخت‌های عمده‌ی مدنی و آثاری مذهبی مانند این دو سازه را بنا نهاد، استانبول به نقطه‌ی پایان قطعی راه زمینی ابریشم در غرب تبدیل شد.

نتیجه آنکه، چنان که دیروز دیدیم، آب‌انبارها سازه‌هایی هستند پایدار برای ذخیره‌ و نگهداری آب باران برای تمام شهر، به شیوه‌ای سازگار با طبیعت.

دیروز نفری ۳۹ دلار خرجمان شد.

به فارسیِ پژمان طهرانیان‌‌


References:

1) Hagia Sophia

2) Basilica Cistern

Write comment (0 Comments)

3 members of the Silk Road for Peace team arrived in Istanbul late yesterday afternoon from 2 corners of the world. They are staying in the old part of town with a view of, and in close proximity to, the Harbour and Hagia Sophia. Supper was on a roof terrace last night, overlooking same as shown in the photo. Temperature 24oC, not humid as expected. Could not get any better. Interesting people. Full day ahead of us. Cost $22/p yesterday.

ورود به استانبول

در ساعت‌های پایانیِ دیروز بعدازظهر، سه عضواز گروه راه ابریشم تا آشتی، از دو گوشه‌ی جهان، به استانبول رسیدند. آنها در بخش قدیمی شهر اقامت دارند، با چشم‌اندازی به خلیج و ایاصوفیه در نزدیکی‌شان. دیشب شام در تراس پشت بام صرف شد، با چشم‌اندازی که در عکس می‌بینید. دمای هوا ۲۴ درجه‌ی سانتیگراد است و همان‌طور که پیش‌بینی شده بود، چندان مرطوب نیست. بهتر از این نمی‌شود. مردمی جالب و یک روز کامل پیش رویمان. دیروز نفری ۲۲ دلار خرجمان شد.

به فارسیِ پژمان طهرانیان

Write comment (0 Comments)